حقوق بشر یک اصطلاح نسبتا جدید که پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ وارد محاورات روزمره شده. و با توجه به نظریههایی در معانی ماهیت حقوق، معنای حقوق بشر هم متفاوت خواهد بود. شاید بتوان اینگونه معنا کرد که حقوق بشر، آن دسته از حقوقی است که انسان به دلیل انسان بودن و فارغ از اوضاع و احوال متغیر اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت فردی او، از آن برخوردار است.
نظریه اول
در نظریه اول که مدافع اصلی معاصر آن «هارت» میباشد. فرد دانسته شده است مطابق این نظریه حق عبارت است از قدرتی که قانون به افراد داده است. تا کاری را انجام داده یا آن را ترک کنند. بنابراین فرد میتواند حق مورد نظر را اسقاط کند یا آن را اجرا نماید.
حقوق بشر چرا مهم است؟
حقوق بشر بعنوان قیام و واکنش هایی علیه تجاوز ها و سوء رفتارهای جدی و گسترده پدید آمده است.
حقوق بشر بر این بنا شده است. که همه انسانها حق و حقوق جهانی که برای همگان مشابه است صرفنظر از جنسیت، گرایش جنسی، فرهنگ، قومیت یا سایر چیزهایی که میتواند باعث شود که انسان خود را از سایرین متمایز کند، دارند.
تاریخچه حقوق بشر
ایده اینکه انسانها حق و حقوق دارند به اندازه ادیان دنیوی گوناگون، قدیمی است. دقیقا این حق و حقوق چه چیزهایی هستند، طی صد ها سال از جانب مردم با فرهنگ و ادیان مختلف در سراسر دنیا مورد بحث قرار گرفته است.
ولی اولین بار در اواسط قرن بیستم بود که حمایت از حقوق بشر یک مسئله فراگیر جهانی شد. آن زمان یک جنگ بزرگ بین کشورهای کل جهان جریان داشت. این جنگ از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ طول کشید و نام آن جنگ جهانی دوم بود. جنگ جهانی دوم یکی از مرگبارترین جنگ های تاریخ است. ٥٠ تا ٦٠ میلیون نفر مردند. طی جنگ نازی ها قدرت را در آلمان داشتند. به نظر نازی ها ارزش همه انسانها یکسان نبود.
اعلامیه جهانی سازمان ملل متحد در باره حقوق بشر
یکی از اولین ماموریت های سازمان ملل متحد این بود که با هم در باره حق و حقوق همه انسانها به توافق برسند، که هیچ کس دیگری اجازه نداشته باشد منکر آن شود و از ایشان سلب کند. سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر را معرفی کرد. این اولین سند بین المللی بود که بطور واضح آزادی ها و حق و حقوق همه انسانها را توصیف کرد.
نقض حقوق بشر
بسیاری از کشورهای سراسر دنیا در سراسر دنیا حقوق بشر را نقض می کنند. نقض حقوق بشر حتی در کشورهایی که جنگ در آنها نیست رخ میدهد. بسیاری از انسانها مورد اذیت و آزار و ظلم قرار می گیرند. بسیاری از کشورها به حدی فقیرند که قادر به دادن حقوق بشر به همه افراد نیستند.
گروه هایی در سازمان ملل هستند که بایستی نظارت کنند که کشور ها مقررات کنوانسیون ها را پیروی می کنند. اگر کشوری مقررات را پیروی نکند این گروه میتواند انتقاد کند و بگوید چه چیزی را باید بهبود دهند. نام این گروه ها کمیته های نظارت می باشد. بطور مثال سازمان ملل از سوئد انتقاد کرده که پناهنده ها را به کشورهایی که در آنجا با خطر تحت شکنجه یا مجازات مرگ قرار گرفتن مواجه هستند را اخراج کرده است.
کشورهای بیشتری در دنیا کار خود را در زمینه حقوق بشر بهبود بخشیده اند. چند نمونه از این موارد این است که تعداد کمتری از انسانها اعدام می شوند و تعداد بیشتری از انسانها دسترسی به آموزش و خدمات درمانی دارند. ولی هنوز برای اینکه همه انسانها حق و حقوق انسانی خود را بدست بیاورند کارهای زیادی باقی مانده که انجام شود.
مهم ترین مادهٔ ها
مادهٔ ۱
تمام انسانها آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است. تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند.
مادهٔ ۲
همهٔ انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و وضعیت بینالمللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
مادهٔ ۳
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
مادهٔ ۴
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود! بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید بازداشته شده و ممنوع شود.
مادهٔ ۵
هیچکس نباید مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.




